دید من قیافه گرفتم و میگم باشه تو برو
ولی درک کن من کل هفته با بچه هام.یه روز رو کنار هم باشیم منم یه نفسی بکشم.حموم میخوام برم
گفت چی بکنم بشینم اینجا .با حالت ناراحتی
بعد با لباس بیرون گرفت خوابید
الانم همشون خوابن.
من پر توقع ام؟ رو مغزش راه میرم؟
بخدا همه ی اینا رو با گریه نوشتم
نه دوستی نه خواهری .مسی رو ندارم در طول هفته خونش برم