تو منو یاد دوست عزیز تر از جانم و دور از من انداختی
دوست منم همینقد زیباست
از یک سیب
یا از هوا
یا از دراز کشیدن روی چمن لذت میبره
واقعا هم لذت میبره
پیشش دنیا زیبا تر از همیشه میشه.
یکبار براش خوندم
چنانت دوست میدارم که گر روزی فراغ افتد
تو صبر از من توانی کرد و من صبر از تو نتوانم
بعد گفتش نه بابا هستم پیشت
اما الان فراغ افتاده. روزی که با همسر مهربانش از اینجا میرفت کلی گریه کردیم. اما الان میبینم قلبم گسترده تر شده. وسعتش شده 500 کیلومتر
ببخش اینا رو گفتم. امروز خیلی دلتنگش بودم و با کامنت تو یادش افتادم. الانم گریه ام بند نمیاد از دلتنگی