2777
2789
عنوان

بدبخت كردم خودمو

5089 بازدید | 19 پست

من ٢٣سالمه يك ساله ازدواج كردم

دوران دبيرستانم عاشق پسرعموم شدم.اونم دوستم داشت.طوري كه بقيه هم فهميده بودن.چند بار هم حرف ها و رفتارهايي شده بود كه مطمعن بودم.ميپرستيدمش ولي اون اقدامي نميكرد.اينم بگم كه خيلي خيلي مومن و سربه زير بود.گذشت و به خاطر مشكلاتي كه با مادرش داشت رفت ساكن تهران شد.

منم به خودم قبولوندم كه نه اشتباه ميكنم اگه اونم دوستم داشت.اقدام ميكرد.چون كار و خونه و زندگي داشت.

گذشت و من فكر كردم حسي بهش ندارم.تا اينكه مردي رو ديدم و جذاب بود و شوخ از هم خوشمون اومد.و به مدت دو ماه دوست بوديم. واقعا دوستم داشت و يك روز اگه نميديد منو عصبي ميشد.مادرش رو فرستاد خواستگاري همه چي خوب بود چون كلي اشناي مشترك پيدا شد.تا اينكه تحقيق كردن و فهميدن قبلا نامزد داشته(خودم اينو ميدونستم و موضوع ده سال پيش بود)براي همين خانواده م مخالفت كرد.اما من و اون دست نكشيديم تا اينكه بلخره قبول كردن...

بماند كه به خاطر اختلاف نظر و عقايد همون نامزدي پشيمون شدم اما نتونستم خودم رو بشكنم.علاوه بر اون واقعا مرد خوبيه و كلي دوستم داره فقط من با لجبازي و گوش نكردن حرف هاش دعوا ميندازم تو خونه مون.البته اونم غده و يه جورايي تقصير اونم هست.كلا كارهاش عذابم ميده.از محبتش بگير تا هر چي...و حتي به طلاقم هم فكر ميكنم چون يك روز در ميون دعوا داريم تو خونه.و حس ميكنم با اين دعوا ها بيشتر هم نسبت بهش دلسرد شدم.بيشتر فكرم تو دعوا ها اينه كه اگه پسرعموم شوهرم بود همين مشكل رو داشتم؟!؟يا اينكه نكنه با نامزد قبلش هم اينجوري بوده كه طلاق گرفته؟!؟چون ميگفت خيلي خوب و عاشقانه شب خداحافظي كردن صبح گفته ديگه نميخوامت.

حالا پسرعموم ازدواج كرده و من داغونم.فكر ميكنم با دست خودم خودمو بدبخت كردم.اگه با اون بودم مشكلي نداشتم.الانم با شوهرم دعوام شد و بهش گفتم تصميم با خودشه.خودشو نجات بده از جهنم زندگي مون.

اگه با اون همه مخالفتي كه خانوادم كردن روي برگشتن داشتم تا حالا ده بار ازش طلاق ميگرفتم.چون اصلا باهاش ارامش ندارم.هميشه عذاب كشيدم 

نميدونم چي كار كنم!؟!

كاش ميشد لحظه ها را پس گرفت...!

بلاخره عذاب کشیدی؟یا اون خوبه تو بدی؟

شما مشکلت اول اخلاق خودته میدون جنگ که نیست خیلی قشنگ مشکلات وحل کن

مشکل دوم اینه هوا برت داشته وداری مقایسه میکنی

به نظرم من با تعاریفی که کردی 

کلا شما مقصری خودتو اصلاح کن از این حسرتها ومقایسه ها وغر زدنا بیا بیرون زندگیت خوب میشه

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بخیال اصلا بهش فک نکن ازکجا میدونی الان باپسرعموت بودی خوشبخت بودی؟؟؟؟هرچقدبهش فک کنی زندگیه خودتو خراب میکنی منم عاشق پسرخالم بودم ولی فقط به دوست داشتن شوهرم فک میکنم میگم خداروشکرکه بهش نرسیدم 

عجله نکن . هنوز که تازه ازدواج کردین. تو همه زندگیا به خصوص اوایل ازین مشکلات هست. اروم اروم اخلاقای همدیگه دستتون میاد درست میشه. به جای فکر کردن به طلاق به فکر راه حل واسه بهتر شدن باشین. واسه طلاق همیشه وقت هست

سلطان غم مادر..... (از وقتی خودم بچه دار شدم فهمیدم😁)
بخیال اصلا بهش فک نکن ازکجا میدونی الان باپسرخالت بودی خوشبخت بودی؟؟؟؟هرچقدبهش فک کنی زندگیه خودتو خ ...

پسر عموش😆

گاهی در یک مکان تاریک هستی و فکر می کنی مَدفون شده ای اما در واقع تو را کاشته اند 🌱 “کریستین کین”
بلاخره عذاب کشیدی؟یا اون خوبه تو بدی؟ شما مشکلت اول اخلاق خودته میدون جنگ که نیست خیلی قشنگ مشکلات ...

مرد خوبيه ولي جون اختلاف نظر و سليقه داريم هر دو در عذابيم و واقعا خسته شديم


كاش ميشد لحظه ها را پس گرفت...!

عزیزم همه زن و شوهر ها باهم اختلاف نظر  دارن ولی یکی با همسرش درباره ش صحبت میکنه و با کمک گرفتن از یک مشاور آگاه اختلاف نظر ها رو حل میکنه یکی هم تا طرف مقابل میگه< تو> سریع دعوا و جنگ و خانواده ها و فکر اینکه خواستگار قبلیم فرش قرمز برام پهن کرده بود من قبول نکردم سریع  به جدایی فکر میکنه راحتت کنم رفتار مردها بهم شبیه هست برعکس زن ها نقاط مشترک رفتاری مردها  زیاد هست خودت تغییر بده صبر زیاد کن علم صحبت کردن با همسر یاد بگیر از مشاور کمک بگیر زندگی درست میشه پسر عمو هم تموم شد اگه دوست داشت برات تلاش می کرد 

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز