خواهش میکنم عزیزم .
آره خیلی مراقب خودت باش مخصوصا به حس های بدنیت توجه کن .
مثلا خیلی از ما وقتی که استرس داریم بدنمون شروع میکنه به آلارم دادن ...گردنمون درد میگیره ..کتفمون درد میگیره ...من خودم مچ دست چپم درد میگیره ....ولی چون حواسمون به خودمون نیست این دردها کم کم شدیدتر میشن .
پس یه وقت هایی از که فرصت داشتین ،ریلکسیشن بکنید .یعنی از نوک انگشتهای پا تا سر تون رو جزء به جزء اسکن کنید و همزمان نفس عمیق بکشین .(دستور دقیقش توی اینترنت هست.)
این کمک میکنه به حس های بدنتون آگاه بشین ،قبل از اینکه شدید بشه و کار دستتون بده .
سلام دوست عزیز.
به نظرم اگه مستقیما سوالت رو بپرسی بهتر بهت جواب میدن تا اینکه بگی راهنمایی میخوام ...یا چرا کسی به تاپیک هام جواب نمیده ..
ثانیا باید سوالت رو از کسی بپرسی که واقعا صلاحیت این رو داشته باشه که درست و خوب بهت جواب بده و کارش همینه .چون موقعیت شهرِ تو و بازار کارش با بقیه شهرها و منطقه ها فرق میکنه .مثلا توی شهر من یه نوع خاص شیرینی خیلی طرفدار داره ولی همین محصول رو توی یه شهر دیگه اصلا نمیخرن .
من یک چیزی بچه ها تجربه هام یادم داد ،اینکه خیلیا قبل ما توی این دنیا خرص خوردن ،گریه کردن ،درد کشیدن ،ناله مردن ،صبر کردن ،…تهش چیشد همشون الان کجان
ما هم مثل اونا اصلا باید دنیا رو آسون کرفت زیاد غصه نخورد شد شد ،نشد نشد ،بیخیال
دوست عزیز این گروه ک حداقل دوساله دور هم هستن تازه الانم ب دلیل مشغله ها دور هم نیستیم تقریبا
در بعد دوم اینجا یعنی تو این سایت یه کم باید بتونی موضوعت رو چالشی مطرح کنی ک خواننده عنوان ت جذب بشه
سوم اینکه خودتو باید ب جمع اضافه کنی مثل الان ک ورود کردی ولی با داشته هات
عزیزم سلام
روح خواهر همسرت در آرامش باشه و خدا به بازماندگان صبر بده
برای منی که دل خوشی از خواهر بزرگ همسرم ندارم تصور شنیدن خبر اینچنینی بهمم ریخت یک لحظه که خودمو جای تو گذاشتم
قطعا شما رابطه ی خوبی داشتین و اذیت هستید از این شرایط
امیدوارم خیلی آسون بگذره این روزهایی که همسرت داره در سوگ خواهرش سپری میکنه🤲🏻🤲🏻
دوستای عزیزم
کم و بیش پیامارو خوندم امروز
برای همتون روزهای خوبی آرزو میکنم
بخاطر دغدغه های زیادم اصلا نمیتونم سایت بیام متاسفانه
به بادتونم و
التماس دعا دارم 🩷
سلام حناجون ..حالت چطوره ...
خیلی ممنونم ،خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه و عزیزانت رو حفظ کنه .
بله شرایط سختی بود ، نگران همسرم هم بودم که حالش بد نشه چون پیوند کلیه زده و استرس براش خوب نیست ولی به هرحال به خیر گذشت .
یه چیز مهمی که یاد گرفتم و واقعا بهم کمک کرد اینه که توی ایام سوگواری ،نباید جلوی گریه آدمها رو بگیریم چون این ها هیجانات منفیه و باید تخلیه بشه .خیلی دیدم که اطرافیان این جور مواقع شخص سوگوار رو سرزنش میکنند و میگن خدا رو خوش نمیاداینقدر گریه میکنی ! روح فلانی ناراحت میشه ! خدا قهرش میاد !
شتریه در خونه همه میخوابه!! یا از عزیزانی که خودشون از دست دادن میگن که یعنی ما هم این درد رو کشیدیم حتی درد ما از تو بدتر بوده !!!
بهترین کار اینه که اجازه بدیم شخص سوگوار گریه کنه ..باهاش همدردی کنیم و بگیم چقدر حیف شد ...نباید بگیم راحت شد !!
یا اصلا هیچی نگیم و فقط در کنارشون باشیم .
من خودم دو جا دیدم که به اون یکی خواهر شوهرم میگفتن الان گریه نکن بزار سرخاک گریه کن !!!
مگه طرف دست خودشه که کی گریه کنه ؟؟؟
خلاصه که گریه کردن اصلا ضرری نداره و باعث میشه سریعتر احساسات منفی از بین بره .کسانی که داروی مسکن میخورن یا بیشتر میخوابن تا سوگواری نکن ،یه جور فرارِ و فقط باعث طولانی تر شدن این پروسه میشه .
دقیقا
رفته بودم واکسن پسرم رو بزنم
هی میگفتن شیر بده پستونک بده ساکت بشه
گفتم بذارید بچم گریه کنه ... چرا گریه نکنه...خودم تو بغلم آرومش کردم سخت بود ولی اروم شد گریه هم کرد
یا همسرم جراحی داشت اخیرا از اتاق عمل اومد از درد گریه میکرد خونوادش میگفتن خودتو کنترل کن ... من گفتم نه عزیزم راحت گریه کن هیچ کس دردی ک تو میکشی رو نکشیده ... من باید بد بین بشم و فکر کنم ضعیف هستی ک اصلا چنین فکری نمیکنم بعدم آستانه درد هر کس متفاوته ... تحمل سوگ هر کس متفاوته
مثلا یک ماه پیش دایی م ب رحمت خدا رفت همه گریه میکردن من فقط نگاه میکردم یا بقیه رو همدلی میکردم خودم سه روز بعد یه بغض کردم تازه (چون باورش سخته و خیلی وقت بود ندیده بودمش)
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
