نمیتونم فراموش کنم و هر لحظه بهش فکر میکنم
فقط میگم خدایا شکرت تو امروز به من رحم کردی 😭
جلوی باغ سبزی فروشی بودیم با شوهرم و پسر ۲.۵ سالم
من یه لحظه غافل شدم از پسرم داشتم میگفتم چه سبزی هایی بزاره ....
یهو دیدم پسرم نیست فقط چشم چرخوندمش ندیدمش
جیغ زدم صداش کردم فکر کردم دزدینش 😭
مردم و زنده شدم
یهو آقا گفت پسر اونجاست
پسرم کم مونده بود به خیابون که ماشینا تند تند رد میشدن
صداش که کردم فرار کرد سمت خیابون
یه قدم با ماشین فاصله داشت که گرفتمش
دو بار مردم و زنده شدم
بچم همه امید من به زندگی
تو رو خدا مواظب بچه هاتون باشید
بچه منو خدا دوباره بهم داد.
قربون خدا برم که به من رحم کرد 😔😔😔😔