2777
2789
عنوان

دلم داره میترکه

181 بازدید | 3 پست

امروز رفته بودم دندونپزشکی با مادرم

کارمون زود تموم شد مامانم گفت بریم‌چندتا تیکه سیسمونی بگیریم.

با کلی ذوق رفتم‌و مغازض خیلی همه چی کامل و به روز بود.

داشتم ست بیمارستانی برمی‌داشتم یه خانومی هم دقیقا اومد همونو برداره و ازش فقط یکی مونده بود.

گفتم شما بردار من چندتا مدل پسند کردم یکی دیگه برمیدارم. سر حرفمون بتز شد و ایدی دادیم بهم و فهمیدم‌که نزدیکمونم هستن.

یهو مادرش اومد گفت این چیه؟ دختره گفت ست لباس نوزادی. مادرش گفت از شوهرت پول میگرفتی بعد. من پول ندارم بدم برای تو و دختر چپرچلاقت. دختره یه نگاه بهم کرد با بغض . مادرش که رفت گفت چون بچم دختره مامانم گفته سیسمونی نمی‌دم برای همین دارم با پول های خودم فقط واجباتشو میخرم.

انقد بغض داشتم سریع به یه بهانه ازش جداشدم.

الان میخوام کمکش کنم فقط چون یه مادر قراره بشه...

میدونم چقد تو بارداری بار منفی حرفها تاثیر بیشتری داره و‌واقعا دوست دارم یه مادر خوشحال باشه.

مادرم و همسرم موافقت کردن یه مقدار وسیله براش تهیه کنیم.

ازتون میخوام اگه توان دارید تو این کار خیر در خد ناچیز هم که شده کمک کنید یا اگر وسیله استفاده نشده ای دارید ارسال کنید بهش بدم.

و اگه توانشو ندارید برای ارامش و حال خوبش دعا کنید❤️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خیلی خوبه ک انقد مهربونی..ولی بهتره توجیه ش کنی ک خرید سیسمونی وظیفه ی شوهرته.بچه مال تو و شوهرته چر ...

درسته واقعا تهیه سیسمونی ‌به عهده پدر اون بچست ولی دیگه رسمی هست که جا افتاده هرچند به غلط... اما حتما باهاش صحبت میکنم که از مادرش خرده به دل نگیره❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792