ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود میگوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟)
سلام نه گلم هنوز هستم اونم همونجوره مجبور به موندنم
اره ، امروز داشتم تاپیک رو میخوندم
گفتم بزار از احوال آبجی خبر بگیرم ببینم تو چه وضعیتی است ...
همیشه موفق باشی
ویکتور هوگو در یکی از کتاب های خود میگوید :(مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان انداختند و پانزده سال در آنجا نان مجانی خوردم!!این دیگر چه دنیایی است ؟)