من عمه هام ی سیاستی دارن خدا شاهده همیشه میگم برم خونشون ازشون درس بگیرم
دامادارو هم بقدری عمه جان ی جوری ببخشید معذرت خر میکنه سوارشون میشه دامادام کیف می کنه اما ما همه انگشت به دهن میمونیم چطوری
عوضش مامان من پاشو از خونه بیرون نمیذاره که نمیذاره نه من میرم نه خودش
تو مراسمی هم خاستگار پیدا میشد میگفت بچه اس نخیررررررررررررررر