2777
2789

اول بگم ممنون از صبوریتون که تا انتها میخونین


من و همسرم یه شهر خیلی دور از خانواده هامون زندگی میکنم، شهر من و همسرم هم یکی نیست‌. ما تو دانشگاه آشنا شدیم و ازدواج کردیم. اول ازدواج بیکار بودیم و به هر دری زدیم تا الان که هر دومون شاغل شدیم

اول داماد شوهرم اینا تو شهرشون، شوهرم  معرفی کرد بره شرکت دوستت. خیلی نمیرم تو جزئیان، خلاصه بگم افتضاح بود اون کار.

همون موقع یکی از فامیل شوهرم که پستی داشت تو این شهری که هستیم گفت یه کاری برای همسرم جور میکنه و همون موقع آزمون استخدامی اومدن و منم همین شهر انتخاب کردم آزمون دادم و قبول شدم اما اون فامیل شوهرم کلا خودش از کار برکنار شد و نتونست اصلا کاری برای همسرم جور کنه

مهربان باشیم   

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خلاصه ما اومدیم این شهر دور چون من قبول شدم و گفتیم ار هیچی بهتره و بتونیم زندگی حداقل با حقوق من شروع کنیم. همسرم هم آزمون بعدی خوند و یکی از شهرستان های اطراف قبول شد.

(ما فارس هستیم شهری که اومدیم مردم فارس نیستن)

مهربان باشیم   

خلاصه بگم سختی خیلی کشیدیم. بی پولی. بی کاری همسرم‌. عروسی نگرفتم که بتونم ماشینم بهتر کنم. سرافکندگی که شوهرم بیکاره. شوهرم افسرده شد

که شکر خدا همه تموم شده و الان به ثبات رسیدیم اما. الان که تا ثبات روحی و مالی پیدا کردیم و یکم داره حالمون خوب میشه

مهربان باشیم   

همون داماد شوهرم که گفتم شرکت دوستش براش کار پیدا کرد که افتضاح بود، نشسته زیر پای شوهرم که بیا من کمکت میکنه انتقالی بهت بدن، برای یکی از شهرستان های کوچیک اطراف پست بگیری منتقل بشی بیای همین جا.

شوهرم منم بهونه میگیره اینجا مردم همزبان ما نیستن. من پیشرفت نمیکنم. راه مخل کارم دوره

مهربان باشیم   

اول اینکه اون دامادشون یه چیزی گفته، اون کار نمیکنه فقط فتنه انداخته. بعد خانواده شوهرم خیلی دخالت گرن برم اونجا آسایش ندارن و موقعیت شغلی خودم ت واین شهر خیلی بهتره

مهربان باشیم   

الان موندم چیکار کنم اینقد شوهرم جر و بحث نکنه. هر روزمون شده بحث و درگیری که میگه من اینجا آینده ندارم. راه محل کارم دوزه ماشین داغون شد. بگم سرویس نداره مجبوره ماشین ببره

ممنون میشم راهنماییم کنین. 

مهربان باشیم   

تجربه ۱۳ سال زندگیه بهت میگم  کار نکن اگه کار میکنی خرجی زندگی نده برای خودت نگه دار

یادت باشه پولی ک شوهرت ازش خبر داره جزو پس انداز حساب نکن

شوهرت هرجا میخواد کار کنه بزار خودش تصمیم بگیره تو فقط خوب بد قضیه رو بگو در اخر خودش تصمیم بگیره

چون اگه تصمیم تو عملی بشه و پیشرفت نکنه همیشه تو سرت میزنه تو نذاشتی

نه فقط در کار در همچی خوب بد بگو ولی در اخر بزار خودش تصمیم بگیره


لطفا برای حاجتم یه صلوات بفرست دلم شکسته

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

مهریه

گلازهمهرنگ | 11 ثانیه پیش
2791
2779
2792