خیلی دوران بدی بود
کلید خونه رو از شوهرم گرفته بود بدون اجازم کابینت ساز آورده بود
کارت شوهرمو گرفته بود به انتخاب خودش واسم نشون گرفته بود
شوهرم باهاش رودربایستی داشت هیچی بهش نمیگفت
چون خیلی حرص میخوردم و هر رووووز با شوهرم دعوام میشد دیگه شوهرم کم کم باهاش سرد شد
پدر شوهرم بهش توپید که حق نداری توی کاراشون دخالت کنی
اينجوری شد که آروم آروم پاش قطع شد از زندگیمون