این قضیه مال ادر ماه بود که خیلی بد دعوامون شد و حتی قضیه به مادرهامونم کشیده شد باهم بیرون رفته بودیم و دعوامون سر اون بود
الان اون خیلی پشیمون چون اون خودش شروع کننده بود از رفتاراش معلومه دوباره باهام شروع کرده گرم گرفتم منه دیوونم انگار اون روزا رو یادم رفته که چقدر حالم کرده بود و تا چن وقت کارم گریه بود.....
الان اون که گرم میگیره منم گرم میگیرم امروز که معلم نداشتیم گف رفتی عروسی منم وایستادم براش تعریف کردن
نمیدونم دوباره بهش اطمینان کنم یا نه؟؟
هر وقت یاد اون روزا میفتم دلم میخواد جرش بدم از اینور یاد روز اول دوستیمون میفتم کلی میخندم چیکار کنم وقتی گرم میگیره منم باهاش خوب باشم یا نه بزارم بره به درک؟؟💔