ممال من ۳ سال با هم اختلاف دارن، برای بچه ی اولم مادرم ۳ روز اومد برای دومی هیچی. بعد با یه ۴ ساله و ۱ ساله مهاجرت کردم، شهرمون سرد بود، پول مهد و اینا هم نداشتیم. یعنی تا سالها حتی یک ساعت از بچه ها جدا نبودم. سخت گذشت ولی الان خیلی راضی ام، بچه هام به تربیت خودم بزرگ شدن، ساعتی که دوست داشتم خوابوندمشون، غذایی که صلاح دونستم دادم، بدون دخالت بقیه.
الان روزای سختیه ولی نوزادت بزرگتر که بشه حالت خوب می شه، لذتشونو می بری. سعی کن برای خودت خوشی های کوچولو تدارک ببینی. یه پادکست گوش بدی، ده دقیقه در ارامش یه قهوه بخوری. اگر امکانش هست صبح زود یا یه وقتی که همسرت هست بری باشگاه، حتی نیم ساعت