من یکساله متاهل شدم خودمو گم کردم روزا همش درگیر کار و غذا درست کردنم شبا هم فکر و خیال گذشته اصلا تمرکز ندارم ولی دلم میخواد شروع کنم بخونم کسی تجربه داره؟؟
چه فکر و خیالی
فک کردم فقط من همینم نگو همه متاهلا همینن اول زندگی ولی زیاد بهش بها نده مثل من شی
من تجربه دارم
منم متاهلم دارم ادامه میدم درسمو
من باردارم هستم
یکی میشناسم متاهلی درس خوند دانشگاه دولتی قبول شد پیراپزشکی، و کلی خودشو بالا کشید جای اینکه بشینه تو خونه حسرت بخوره و غر بزنه به جون خودش و شوهرش پیشرفت کرد
بخون عزیزم دیر نیس
منم دوست دارم اما اجازه ندارم
بنطرم خیلی بهتره خونه خسته کننده و تکراری میشه وقتی میره سرکار تنهام تو خونه ، آخه دو نفر مگه چقدر کار داریم تو غربت هم هستم .
منم بعد از ۵ سال متاهلی الان یکساله شروع کردم پیام نور میخونم
خیلی روحیم عوض شده. شما هم حتما میتونی ارادت قوی باشه صد درصد هم به کارای خونت میرسی و هم اینکه به درس و دانشگاهت
منم متاهلم ولی مگه دل بخواهیه عاشق درسم شوهرم نزاشت ادامه تحصیل بدم عاشق بیرون رفتنو گردشم شوهرم نمیزاره برم خودشم نمیبره
چقدر بعضی از مردا زن رو محدود میکنن🫠😔
منظورم شوهر شما نیستا چون شمارو نمیشناسم و نمیدونم زندگیتون چطوره
شاید ایشون جور دیگه ای جبران میکنه
ولی درکل درک نمیکنم چرا بعضیا اینقدر دست و پای خانما رو میبندن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
