به یکی یا یکی گیر می دم از سرم نمیاد بیرون یا باید به اون فرد بگم از شدت عذاب و گریه یا اون چیزو تو سرم بکوبم حتی به دختر عموی مامانم انقد بهش فک کردم که می خواستم بهش بتوبم الانم فکر بیما بودن ولم نمی کنه چکار کنم واقعا از کارو زندگی میرفتم هیچکسو ندارم به حرفام گوش کنه