خیلی عاشقشم ولی تصمیم دارم جداشم بعد نه ماه .... امروز دیدمش خیلی خوشحال بود ذوق داشت .. ولی من دلم گرفته بود چون میخواستم آخرین قرارمون باشه ...
از ازدواج میترسم من تو خانواده اذیت شدم فوبیا اذیت شدن دارم تو ازدواج. خودم آزارم به یه مورچه نمیرسه واسه همین زود دلم میشکنه میخوام تموم کنم ببینم تا چه حدی دنبالم میاد و عاشقمه واکنشش چی میتونه باشه برام سواله خیلی دلم گرفته خیلی پیشش احساس کمبود اعتماد به نفس دارم اونا خیلی باهم خوبنو صمیمی مالی هم که از ما بیشترن ... میترسم میدونم میگید این که خیلی خوبه و اینو هم میگید که از خدات باشه .. ولی نمیدونید چه بلایی سرم میاره این فکرا خانواده میونه خوبی باهم ندارن واین بزرگترین دردمه میخواستم لاقل مثل اونا خوب بودیم باهم ... دلم میخواد تا آخر عمرم تنها باشم تا این که همیشه نگران باشم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!