2777
2789
خب بگو من نمیتونم هزینش کمه مجبورم. پس پول بیشتری بهم بدین ک مجبور نباشم

نه بیشتر پول میدن نه اجازه میدن تازشم باهام قهر میکنن طوری ک من مقصرم 

این راه هارو زیاد رفتم 

زیادم بهشون گفتم پول من کمه نمیتونم خرج خودمو بدم 

ولی انگار نه انگار 


عمر:زندگی اون لحظاتی نیست که نفس میکشیم دفنه! زندگی لحظاتیه که نفسمون بند میاد!/عمر:چرا نمیری؟ دفنه: چون نمیتونم! تو چرا نمیگی برو؟ عمر: چون نمیتونم! / دفنه: متوجه هستین؟زندگی پراز جداییه! بارها تصمیم میگیرین ... به جایی میرسین ... میگین خیلی خب راهه من اینه ... بعدش باز راه ها تقسیم میشه ... بارها و بارها و بارها مجبور میشین تصمیم بگیرین ... در آخر همه این تصمیمات از ما ... مامیسازه! بازم گاهی برمیگردم و با تعجب به انتخابهای خودم نگاه میکنم ... گاهی منه  اون موقع منه الان رو متعجب میکنه ولی خب زندگی با انتظار از ما برای گرفتنه تصمیماته تازه ادامه داره ... هرچی باشه مجبوریم راه بریم و نباید فراموش کرد که این راه هارو یه بار میریم و تمرین و شانس دومی نداره ... هرگز نمیدونیم که پشت در چه سورپرایزها و چه معجزه هایی منتظر ماست / این داستان ادامه داره ...
نه بیشتر پول میدن نه اجازه میدن تازشم باهام قهر میکنن طوری ک من مقصرم  این راه هارو زیاد رفتم& ...

پس مجبوری سرخود کار کنی

خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خب بعدا که با اون پول مانتو خریدی پدر و مادرت نمیگن از کجا اوردی؟ اینجوری باز دروغ روی دروغ میشه.

منم پدرم برای تحصیلم پول میداد ولی برای لباس اینا سخت میشد بگیرم ولی یه جوری مدیریت میکردم.

مثلا پول کتاب میگرفتم ولی میرفتم دست دوم پیدا میکردم یا کپی میزدم یه جورایی یه خورده تهش میموند برای هزینه های اضافی. 

کار دانشجویی هم میکردم


نظرت چیه آویزون پدر مادر نباشی و کار کنی؟

تا وقتی درمورد جزئیات زندگی کسی چیزی نمیدونی لطفا برچسب نزن ب کسی 

من فقط ی سوال پرسیدم گناهه یا نه 

فک نمیکنی خودم بیشتر از هرکسی دلم برای خودم میسوزه و اولین چیزی ک ب ذهنم میرسه اینه ک برم کار کنم ؟ حتما شرایطش ندارم خب 😐😐😐😐

عمر:زندگی اون لحظاتی نیست که نفس میکشیم دفنه! زندگی لحظاتیه که نفسمون بند میاد!/عمر:چرا نمیری؟ دفنه: چون نمیتونم! تو چرا نمیگی برو؟ عمر: چون نمیتونم! / دفنه: متوجه هستین؟زندگی پراز جداییه! بارها تصمیم میگیرین ... به جایی میرسین ... میگین خیلی خب راهه من اینه ... بعدش باز راه ها تقسیم میشه ... بارها و بارها و بارها مجبور میشین تصمیم بگیرین ... در آخر همه این تصمیمات از ما ... مامیسازه! بازم گاهی برمیگردم و با تعجب به انتخابهای خودم نگاه میکنم ... گاهی منه  اون موقع منه الان رو متعجب میکنه ولی خب زندگی با انتظار از ما برای گرفتنه تصمیماته تازه ادامه داره ... هرچی باشه مجبوریم راه بریم و نباید فراموش کرد که این راه هارو یه بار میریم و تمرین و شانس دومی نداره ... هرگز نمیدونیم که پشت در چه سورپرایزها و چه معجزه هایی منتظر ماست / این داستان ادامه داره ...
خب بعدا که با اون پول مانتو خریدی پدر و مادرت نمیگن از کجا اوردی؟ اینجوری باز دروغ روی دروغ میشه. م ...

چون خودم با پول تو جیبی م گاهی چیزای مختلفی میخرم 

میزارن رو حساب پس انداز و اینا 

عمر:زندگی اون لحظاتی نیست که نفس میکشیم دفنه! زندگی لحظاتیه که نفسمون بند میاد!/عمر:چرا نمیری؟ دفنه: چون نمیتونم! تو چرا نمیگی برو؟ عمر: چون نمیتونم! / دفنه: متوجه هستین؟زندگی پراز جداییه! بارها تصمیم میگیرین ... به جایی میرسین ... میگین خیلی خب راهه من اینه ... بعدش باز راه ها تقسیم میشه ... بارها و بارها و بارها مجبور میشین تصمیم بگیرین ... در آخر همه این تصمیمات از ما ... مامیسازه! بازم گاهی برمیگردم و با تعجب به انتخابهای خودم نگاه میکنم ... گاهی منه  اون موقع منه الان رو متعجب میکنه ولی خب زندگی با انتظار از ما برای گرفتنه تصمیماته تازه ادامه داره ... هرچی باشه مجبوریم راه بریم و نباید فراموش کرد که این راه هارو یه بار میریم و تمرین و شانس دومی نداره ... هرگز نمیدونیم که پشت در چه سورپرایزها و چه معجزه هایی منتظر ماست / این داستان ادامه داره ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز