ما شب قبل به یکی از فامیلامون تماس گرفتیم دعوت کردیم کلا چهار نفر بودن .بعد من از صبح داشتم برای همون چهار نفر تدارک میدیدم و برنجمو قبل ساعت شش دم گذاشتم خورشتو دو مدل کبابو حتی سالادو هم تا شش اماده کردم منتظر مهمونام بودم که یهو یکی از فامیلامون که پنج نفر بودن زنگ میزنن که شام میایم خونتون ..فکرشو بکنید ساعت هفت زنگ زدن ..شوهرمم گفت ما فلانیارو دعوت کردیم گفتن عیب نداره ماهم میایم🙄
چقدر راحتید؟!
میگفتید شما یه شب دیگ بیاید
😑
میگفتم امشب مهمون دیگه دارم فردا تشریف بیارین .
شاید با گروه مهمون اول هماهنگ کرده بودن !!!!
من همش خود خوری میکردم و اعصابم داغون شده بود ..ساعت نه اومدن من مجبور شدم با اجیلو شیرینی و اینا پذیرایی کنم تا یکم سیر بشن بعد شامو بکشم ..حالا فرداش مادرشوهرم بهشون گفت دیشب غذا برکت داشت چون برای چهار نفر پخته بودیم شماهم اومدید تازه کللللی هم اضافه اومد اونا گفتن واااااه ماکه قبلش خبر داده بودیم😡😡
من باشم خیلی ناراحت میشم و مجبور میشم از بیرون واسه اونا غذا سفارش بدم
یه چیزایی اینجا میبینم که شبیه سناریوی سریال های طنز مهران مدیریه!!!!!اصلا تودنیای واقعی انگار همچین موقعیت های کمیکی قابل تصور نیست برام
واییی ما تجربه داریم ،بعد ما شاممون چیزبرگر و سالاد ماکارونی و کشک بادمجون و سوپ بود ،و خب چیزبرگر به تعداد درست داشتیم میکردیم اونم با سس قارچ و ذرت و ..
یهو دم افطار اومدن عید دیدنی یه فامیلمون ،خودش و همسرش
و موندن شام ،تازه خانمش هی یاداوری میکرد که دخترم تو خونس گفته واسش غذا بیاریم و فلان
انقدرس حرص خوردیم و فشار عصبی بهمون وارد شد که حد نداشت ،شانس اوردیم فقط که گوشت و نون باگت داشتیم ولی مهمونامونم معذب شدن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز