امروز با همسرم سر اینکه چرا شبا با گوشی میخوابه و صبح ها هم تا چشم باز میکنه سرش تو گوشیه بحثم شد.... چیز خاصی همگفته نشد، در نهایت برگشت گفت هر روز صبح که میری سر کار آرزو میکنم دیگه برنگردی😔
یه روزی عاشق این آدم بودم....
اینو گفت و زد بیرون. وقتی برگشت گفتم تو که اراده کنی میتونی از من خلاص شی چرا مثل پیره زنا نفرین و آرزوی مرگ میکنی، خب برو طلاق بده اگه اینقدر ازم بیزاری.....
حیف که من هنوز ته دلم دوسش دارم و نمیتونم بذارم برم. و نمیتونم پسرمو این وسط قربانی کنم.
اما حرفش تا مغز استخونمو سوزوند😔