2777
2789
عنوان

بچه ها شوهرم گوشیو برداشت برای طلاق به پدرم زنگ بزنه گوشیو ازش گرفتم

| مشاهده متن کامل بحث + 6871 بازدید | 290 پست
سلام مهریه چقدره؟  من جای شما بودم جدا میشدم با مهریه گرفتن و این ها بی خبر از همه  میرفت ...

مهریه بخوام طلاق نمیدن بلاتکلیف خونه پدر ولم میکنن نه تنهایی جایی زندگی کردن تو غربت خوشم نمیاد میگم مهرم نمیدن عیب نداره به خدا سپردم خودش هر راه صلاحه برام بذاره باید راضی به رضاش باشم تو این شرایط من مقصر نیستم که بخوام خودم اصلاح کنم دیگه خدا خودش جواب صبرام بده هر جور خودش میدونه فقط آرامش میخوام یه شب راحت بخوابم که جبران همه استرس هام باشه 


باور میکنین ختم و دعا و ذکر خیلی زیاده تا فرجی به سمتی بشه ولی نای هیچی ندارم خیلی خیلی خسته ام یا حسین کشتی نجات به آبروی زهرا آنچه صلاحمه از خدا بخواه به بهترین شکل ممکن برام پیش بیاد بخواه معجزه وار خیر و صلاح با آرامش نصیبم بشه از بلاتکلیفی و دغدغه و دل مشغولی نجات پیدا کنم بذار بگم اربابم برام معجزه خواست از خدا

مهریه بخوام طلاق نمیدن بلاتکلیف خونه پدر ولم میکنن نه تنهایی جایی زندگی کردن تو غربت خوشم نمیاد میگم ...

پس اگر اینجوریه 

فقط بگو یا مولاتی یا فاطمه اغیثینی 

مرتب تکرار کن

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تا بالا و پایین هستیم جمع پایین خانواده اش ترجیح میده به زنی از شهر غریب آورده راه فقط خونه مستقل بو ...

مردا عقلشون تو چشمشونه واسه تنوع چندبار این مدلی باش ببین چی میشه نتیجش 

همه مشکلاتت از بی سیاستیه‌ نگو خونه جدا کن بگو دایم مانتو شلوار میپوشم خسته شدم گرمم میشه دلم میخواد لباس راحتز بپوشم بگه بپوش بگو برادرات نامحرمم چراباید اتیش جهنمو به جونم بخرم بعدش کم کم نیا شوهرت میفهمه واسه لباسه ولی تو از تنهایی میترسی مشکل اینه خونتم ازاونجا ببری بازم حالت خوب نمیشه بازم تنهایی بلد نیستی خودتو سرگرم کنی شوهرت شام خورده میاد خونه و دورازتو میخوابه رفتنی ام در و قفل میکنه میره فکر کردی خونه مستقل کنی ازاد میشی باید حرف زدنتو تغییر بدی مشاوره تلفنی بگیر اینقدرم نگو ۳۵ شدم فاز منفی نگیر

مردا عقلشون تو چشمشونه واسه تنوع چندبار این مدلی باش ببین چی میشه نتیجش  همه مشکلاتت از بی سیا ...

عزیزم تو از بعضی دلیل هامم خبرنداری که میگم خونه مستقل راهمه بعدش خونه مستقل بشه خودم میرم بیرون خرید خونه میکنم شوهرمم سر کار با برادراشه بقیه اش خونه پیش زنش مجبور نیستم ازپایین بکشمونمش بالا فک میکنی نگفتم با مانتو سخته سر سفره سخته شاید غذا گلوم پرت شد راحت نیستم هر چی گفتم گفت تا ابد اینجا با برادرام من سنم برای بچه دار شدن دارا بالا میره امسال میخواستم تکلیف خونه معلوم کنه تا بچه دار بشیم چون خودشم بچه خیلی میخواست پس خونه مستقل با شوهر و بچه سرگرم میشدم اونم دیگه پایینی وجود نداشت بخواد دلبسته باشه زن و بچه ول کنه یعنی مغزم سوت کشید گفت تا ابد با برادرامم تو برو خونه پدرت یعنی زیر زن و عشق بچه که میخواست و همه چی زد که فقط با برادرا پایین بشینه چی بهش میرسه خب چرا ازدواج کرد اگ

زنگ بزن به شوهر خواهراش بگو زنای خودتون با شرایط من زندگی میکنن؟

به امام حسین دوس داشتم زنگ بزنم دوماداشون بگم خونه اسم خواهراش کردین بیمه اشون کردین کارت جیبشونه بیرون رفتن اختیار خونه مستقل همه چی دارن برادرای خانوماتون با زناشون اینجور رفتار میکنن هیچ حقی برای زن قائل نیستن حتی دوس دارم بگم خدایا هر جور شوهرم باهام رفتار کرده دوماداشون با خواهراش رفتار کنن آخه خانواده اش نگران نیستن پسر خودشون بعدا زن میگیره نمیدونن یه دختر بدبخت بشه چه جوریه اگه خودشون بدبخت بشن می‌فهمن آه مظلوم بوده ولی شوهرای اونا همونطور گفتم همه جوره در اختیار خواهران و بد نمیشن بعدشم الان خدا میگه برادرشون به تو ظلم کرده چیکار به خواهراش داری ولی دختر مردم بدبخت کردن تا دخترشون بدبخت نشه به حرفای من نمیرسن حداقلش این بود خواهراش بگن زنت حق داره براش فراهم کن زندگی خوب اخلاقتم بهتر کن بگن خونه به ایم نخواست حداقل جایی رهن کن حتما نگفتن که برادرشون میگه برو خونه پدرت 

در هر صورت هر کسی از خانواده شوهرم میتونست شوهرم راهنمایی خیر بکنه و نکرد هر کسی دخالت نا به جا هر کسی سکوت کرد در حالی میتونست کاری بکنه برادرش به عقل کمی بیاد و زندگیش نباشه هر کسی ازشون به ناحق پشتم حرف زد (خودشون زندگیشون به راهه خواهرا به من میگن فقط کوتاه بیا پس درکم نکردن ان شااله همونطور برادرشون در حق من ظلم کرده شوهراشون در حقشون ظام کنن تا یاد من بیفتن حق داشتم و باید طرفم میگرفتن تا زندگیم نپاشه )به نظرتون میشه برآورده بشه ولی نمیشه خدا میگه شوهرت ظلم کرده خواهراش ربطی نداره ولی میگم دیدن مظلومم باید دفاع میکردن خودشون جای من میذاشتن نذاشتن ناحقی کردن

بچه ها اگه دعای مجربی که رد خود نداره سراغ دارین یا خودتون ازش معجزه دیدین لطفا معرفی کنین ختم و چله گرفتن الان برای وقت تنگ من نمیشه چیزی میخوام زود اثر کنه مثلا یه روزه دو روزه یا سه روزه تموم بشه 

فک میکنی من اینقدر خوار و ضعیف بودم این زندگی میدونستم نصیبم میشه من برای خودم احترام و اعتماد به نف ...

عزیزدلم قصد جسارت نداشتم من خودمم طلاق گرفتم و زندگی بهتری دارم الان.دقیقا پدرومادر منم جورین ک ی شبم نمیتونم خونشون بخوابم ن اینکه بدباشن ولی دل سوزی و ترحمشون عصبیم میکنه من ی دخترم دارم ک دوری ازپدرش سختشه وگناه داره .سرهمین گفتم .شوهرمم اصلا ازاین اخلاقای شوهرتون نداشت فقط بی مسئولیت بود سرکارنمیرفت

عزیزم طلاق بخدا آسون نیست سخته....بخدا من این مدت مرگو دیدم کاش میمردم...بدتر از خودم بفکر پدر و ماد ...

عزیزم اگه ناراحت نمیشی میتونم بپرسم مشکلات زندگیت چی بود که به جدایی رسید

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792