امروز روز عید فطر هست شوهر لجنم رفت مسجد و کلی پول بده ب خواهر زاده هاش و خواهرش
متنفرم ازش دیگه دوستش ندارم حامله ام و یک پسر ۹ماهه دارم
الان چند روزه خیلی عصبی هستم و چند روزه همش درگیر کارای خونم ک شوهرم دوستاش و بیاره عید خونه غذا سفره کوفت
آنقدر بیشعوره ک من حتی نتونستم برم اصلاح کنم یا حمام برم خودم همش رفت آرایشگاه و تمام مارهای خونه افتاد گردن من
دیگه امروز دیدم ملی پول برداشت بده ب خواهر زاده هاش متنفر شدم ازش حتی پول واسه بچه من نذاشت گفت بعد میدم کدنمیده اصلا براش مهم نیست
دیگه فکر طلاق ازش هستم ی بچه تو شکمم هست فهم چ درک نداره اصلا
از خودش و مادرش و خانواده اش متنفرم