من نامزد هستم، چند وقت پیش بحثی داشتم در خصوص سوتفاهمی که پیش اومده بود پدرشوهر و مادرشوهرم تمام خوبی های من رو انکار و هرچی خواستن گفتن بهم در آخر گفتم بیاید فراموش کنیم ما خانواده هستیم و تموم شد و روبوسی کردیم، تصمیم ولی گرفتم ازین به بعد کمتر برم خونشون و زودتر بلند شدم، ولی یکم سخت میگیرن میخوام یک بهانه طبیعی بهم معرفی کنید برای نرفتن و یا زود بلند شدن و شب نخوابیدن در خونشون.. واقعاً حالم بد میشه میبینمشون