تنهایی هام بیشتر از هروقتی احساس میشن:)
امشب با ذوق واسه مامانم حرف میزدم یهو زد وسط حرفم گفت فلان چی رو بده بهم. انگار فقط یعنی هیچی نگو دیگه. منم دیگه ادامه ندادم. آرزوم اینه شب به شب یکی باشه با ذوق از اتفاقای روزم واسش بگم و حداقل یک لبخند ساده بزنه. کاش همه یار خوب داشته باشن. یار خوب، تمام ماجراست😔