2777
2789

اول بگم من ازدواج فامیلی داشتم شوهرم پسر عمومه امشب رفتیم خونه خواهر شوهرم بعد خواهرشوهرم با مادرشوهرش که عمه ی من میشه (خواهر شوهرمم با پسر همش ازدواج کرده) زندگی میکنم

بعد خواهرشوهرم با عمم قهرن سر بچه شیر دادن این حرفا شد ( من دوتا بچه ی شیری دارم) پسرم تا ۴ ماهگی شیرمو خورد بعد حامله شدم نخورد دخترمم دوماهشه داره فعلا شیر خودمو به علاوه شیرخشک کمکی میخوره..

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خوب

مادر بزرگم آلزایمر گرفت:) یه روز عکس عروسی خودشو روی دیوار دید گفت این کیه آرش منو بغل کرده 🥲 مادر بزرگم خودشو فراموش کرده ولی پدر بزرگم نه  عشق همینه آدم خودشو فراموش می کنه ولی عشق شو نههه🖤🖤🖤🥀لیلی که شدی حرف مرا می فهمی 🖤 مجنون تموم غصه ها نامرده 🥀                             کاربر قدیمی هستم😜 خدااااا میشه من و عشقم به آرزو های قشنگ مون برسونی🤲❤
هستین بگم بقیه شو؟؟

اگه اینجا مجازی نبود این جمله قابلیت اینو داشت من قاتل بشم!

مرا تا دل بُوَد  دلبر تو باشی♡                                                          یه تثبیتی با اراده💪💛

بعد من داشتم دخترمو شیر میدادم خواهر شوهرم خیلی باهام خوبه

می‌گفت ما زنا دیونه ایم ک بچه رو تا دوسال شیر میدیم باید شیرخشکیش کنیم

منم گفتم گل گفتی والا تا دوسالگی شیر میدی کل وجودت نابود میشه

حالا درسته شیر مادر خوبه اما به مادر ضرر می‌رسونه

بعد مادرشوهرم تیکه انداخت گفت والا تو ک همونم به بچها نمیدی غصه نخور تو خودتو خیلی دوست داری

منم گفتم ینی چی آراد(پسرم) تا چهارماهگی خورد بعد چون‌ حامله شدم نخورد

غزل (دخترم) هم ک داره میخوره خداروشکر

سکوت کرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792