شما اگ ی شب بچهتون نخابه تا صبح غر میزنین؟
به خودتون و بچه و زمین زمان فحش میدین؟
خواهرشوهرم چهار ماهه زایمان کرده بچش ن روز خواب داره ن عصر
معذرت میخوام میگه ریدم به این زندگی چ بچهای خدا بمن داده
خسته شدم به بچش میگه مرگ
منک تاحالا همچنین حرفایی به بچم نزدم برین تایپک های قبلمو بخونین گفتم چقد بیخابی میشکم
اما نگفتم هیچک کدوم از اینا
اما خواهر شوهرم یکسره میگه شوهرشم میگه ناشکری خاک تو سرت ک از پس ی بچه بر نمیای
جای خواهرشوهرت نیستی
قضاوتش نکن
ناشکره واقعا همسر منم اینجوریه
اینا دچار مشکل هستن چرا اصلأ بچه اوردن
سر بچه اولم خیلی بهم میریختم انقدر که صبح ها استفراغ میکردم از بی خوابی ولی سر دومی حرفهای شده بودم با اینکه بچه دومم بدتر بود ، شاید کم خون شده
نمیشه قضاوت کرد شاید افسردگی گرفتن
بلاخره بعد زایمان یه تغییر بزرگی تو زندگی به وحود اومده سخته تا عادت کنی مخصوصا بچه اذیت کننده باشه
پسر من تا ۱۰ ماهگی شب ها فقط گریه میکرد خوب یه مادر چقدر کشش داره صبح ها کار خونه رو بکنه شب ها گریه بچه رو تحمل کنه
