قبل عید موقع رفتن
اون پنج نفر هم شهری بودن باهم میخواستن برن
صبحانه خوردن ظرفا کثیف گذاشتن اونجا
منو تو خواب بهم گفتن پشت سرمون میتونی بشوری گفتم ارع
اصلا یادمم نیست
من تنها بودم دیر از خواب بیدار شدم نمیدونم خودم چطوری رفتم
الان بعد یه ماه دوتاشون رفته اتاق
میگ بو گرفتن ظرفا
و ...
هستین اسکرین پیاماشونو بزارم ؟