2777
2789

سلام من ۱۲ سال هست که توی شهری زندگی می‌کنم که خانوادم توش نیستند و با شهر خودم حدوداً ۵ ساعت فاصله داریم

اول راجع به خودم میگم که من توی اصفهان بودم بعدش دانشگاه تهران قبول میشم و با کلی جر و بحث و دعوا و پادرمیونی‌های فامیل من بالاخره تونستم بیام تهران درس بخونم خودم تنهایی و خب این یه قدم بزرگی بود واسه کسی که چیز زیادی هم از تهران نمی‌دونست😕

بعد از اون جایگاهم رو توی تهران پیدا کردم یعنی یه جورایی شده بود که دوست داشتم اونجا زندگی کنم من حتی اونجا می‌رفتم سر کار و توی با دوستم توی خونه مشترک زندگی می‌کردیم و من میومدم و می‌رفتم تا اینکه بالاخره من ازدواج کردم و تصمیم گرفتم که تو همون تهرانم زندگی کنم🌺

💥حالا قسمت مهم تاپیکم برای کسانی هست که میخوان تو شهر غریب زندگی کنن💥

شما باید چند تا مورد رو در نظر بگیرید:

۱. باید به روحیه خودتون نگاه کنید من از اول روحیه مستقلی داشتم یعنی وابسته به خونواده نبودم و دوست داشتم جاهای جدید رو تجربه کنم و براتون جالب باشه که من توی مدتی که اومدیم تهران بعد از اون شهرهای دیگه‌ای هم زندگی کردم به خاطر کار همسرم شهرهایی مثل گیلان بندرعباس بندر لنگه قشم 

اگه روحیه مستقلی نداشته باشید و وابستگی به خونواده خودتون داشته باشین یا اینکه به اندازه کافی دلیل واسه رفتن به شهر دیگه نداشته باشین پس شما دووم نخواهید آورد

۲. شهری که می‌خواین توش زندگی کنین ارزششو داره یا نه خیلی وقتا هست شما به یه شهر دیگه‌ای میرین که امکاناتش از شهر خودتون کمتره یا اینکه از نظر آب و هوایی یا از نظر هر چیز دیگه‌ای تو سطح پایین‌تری قرار داره خب مسلماً شما دچار افسردگی میشین و همش دارین با شهر خودتون مقایسه می‌کنین و قطعاً یه روزی پشیمون میشین هر چقدر هم روحیه قوی داشته باشین مگر اینکه به صورت موقتی باشه

۳. اگه شهر دیگه میرین به این معنی نباشه که ارتباطتون با همه آدم‌ها قطع بشه خب مسلماً شما با فامیل که اونجا نمی‌تونین ارتباط داشته باشین پس می‌شینین توی خونه و افسرده می‌شین

این به همون روحیه برمی‌گرده شما باید روحیه اینو داشته باشید که توی اجتماع باشیم با آدمای جدید آشنا بشین اینقدر دوست و رفیق توی باشگاه و کلاس و سر کار پیدا کنید که اون بخشی از تنهاییتون رو با اون‌ها سپری کنید

امیدوارم تاپیک مفیدی بوده باشه براتون🩷

از تجربیاتتون برام بگین و دوستاتون رو تگ کنین تا نظراتشون رو بگن

وقت گذاشتم تا نوشتم پس لطفا بخونید🩷

مرسی اسی جون موفق باشی

دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود .                                                                       نژاد پرست نیستم ولی از ورود بیش از اندازه افغانی ها اعتراض دارم چند سال بعد اینجا همش میشه افغانی زبانمون میشه فارسی دری اسما میشه افغانی .... باور کنید

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من اهوازی هستم بخاطر شغل همسرم۲سال قشم بودم الان۴ساله بندرعباسم.دیگه بریدم.به شدت دلتنگ خونواده م هستم.۲ماهه اومدم اهواز پیش خونواده م دلم نمیخواد برگردم بندرعباس.همین ۱۰دقیقه پیش با همسرم داشتم تلفنی بحث میکردم که دیگه خونه رو تمدید نکنیم ۳ماه دیگه.خونه بگیریم اهواز

من اهوازی هستم بخاطر شغل همسرم۲سال قشم بودم الان۴ساله بندرعباسم.دیگه بریدم.به شدت دلتنگ خونواده م هس ...

عزیزم معمولا وقتی آدم ۳ سال توی شهری زندگی می‌کنه بالاخره یا تصمیم می‌گیره که از اون شهر بره  شهر خودش یا اینکه تصمیم می‌گیره تو اون شهر بمونه

 الان شما ۶ ساله داری توی شهری دور از خانوادت زندگی می‌کنی و هنوز عادت نکردی

 یعنی یه مشکلی وجود داره که نمی‌تونی بهش عادت بکنی ببین عزیزم باید ببینی که شرایط زندگی چطوره 

من خودم شهرم اصفهانه و شهر بزرگیه شهر کوچیکی نیست که من بگم امکاناتش کمتر از تهرانه یعنی مثل تهران نباشه کمتر نیست 

ولی خودم به زندگی توی تهران عادت کردم یعنی مثلاً با آدمای اصفهانی و اصلاً کلاً اون قسمت زیاد نمی‌تونم بسازم ولی شهر خودمو دوست دارم منم دلتنگ خانواده‌ام می‌شم منم یه موقع‌هایی دوست دارم برم ولی فرصتش پیش نمیاد مثلاً من سه ماه سه ماه میرم خونه مادرم

ولی با همه این‌ها من خودمو مشغول کردم یعنی من اینجا کار دارم یه عالم آدم می‌شناسم همسرمم همینطور یعنی زندگیمون توی تهران شکل گرفته من الان جایگاهی دارم که کسی شاید اون جایگاهو توی اصفهان نداشته باشم

شرایط خودتو نگاه کن و خودخواهانه تصمیم نگیر چون بالاخره همسرت هم تو این زندگی هست یعنی به اندازه کافی این جابجایی برای اونم سخته

به جای بحث کردن باهاش منطقی صحبت کن و به یه تصمیمی برسین چون اگه اینجوری پیش بره متأسفانه افسرده میشیم بالاخره روح خودت مهمتر از هر چیز دیگه‌ایه

اصفهان ک شهر بزرگ و خوبی هس 

بله قطعاً 

واقعاً امکاناتش اگه به اندازه تهران نباشه کمتر نیست موافقم با این موضوع

ولی خب به خاطر کار همسرم اومدیم تهران مگه خب من دانشگاه قبول شدم یعنی اوایلش به خاطر اجبار بود ولی خب بعدش این تصمیم خودم بود که توی تهران بمونم چون امکانات و شرایط تهران رو خیلی بیشتر دوست داشتم و یه سری دلایل دیگه

ما ۱۲ساله دور از خانواده ها هستیم ۲،۳ سال اول افسردگی گرفتم چون از شهر بزرگ مثل تهران با اون همه امکانات اومدم یه شهر خیلی کوچیک با شرایط آب و هوایی خاص و چون شاغل هم بودم یکباره بیکار شدم دوری از خانواده و بقیه موارد خیلی سخت بود 

خودمو جمع و جور کردم درسمو ادامه دادم سرکار رفتم خیلی چیزا یاد گرفتم و از همه مهمتر دوری از خانواده ها باعث شد زندگی آراومی داشته باشیم و علاقه و وابستگیمون بهم بیشتر بشه 

الان عادت کردم و خوشحالم اومدم این شهر چون سکوی پرتابمون شد و باعث شد خیلی زودتر به اهدافمون برسیم 

گنج ها همیشه از طلا💍 و الماس 💎 ساخته نشده اند گنج من دو بال داره با کلی پر🦜🦜

عزیزم معمولا وقتی آدم ۳ سال توی شهری زندگی می‌کنه بالاخره یا تصمیم می‌گیره که از اون شهر بره  ش ...

منم بندرعباس توی سالن زیبایی کار میکنم الان پسرم پیش دبستانیه تا الان مشکلی نداشتم واسه محل زندگیم چون هروقت بخواستم میتونستم برم پیش خونواده م.اما از مهر امسال که پسرم‌میره مدرسه دیگه نمیتونم کل پاییز و زمستون رو بیام اهواز.و این واسم سخته.و اینکه من کسیو بندرعباس ندارم که وقنی میرم سالن بچه مو پیشش بزارم و با خودم میبرمش سالن این اواخر دیگه با گریه باهام میاد میگه بدم میاد بیام سالن.حداقل اگه اهواز باشم بچه مو میزارم پیش مامانم میرم سالن

سلام عزیزم خیلی دلم مهاجرت به شهر دیگه رو میخاد ولی با وحود دوتا بچه خیلی میترسم ک شرایط چطوره و شغل شوهرمم آزاده نمیدونم میتونیم با این همه قسط بگذرونیم یان ولی دلم یه شهر بزرگ میخاد چون شهر‌خودم کوچیکه..کاش منم مثل شما میتونستم ولی خانوادمم خیلی گیرن و نمیزارن با وجود اینکه ازدواج کردم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز