امروز تولدمه
شوهرم به خانواده م با خانواده خودش زنگ زده دعوتشون کرده خونمون بدون اینکه من بفهمم
من از دستش دلخور شده بودم آخه نه تبریکی ن کیکی
بعد دیدم خواهر شوهرم ساعت ۵ زنگ زد ک دنیا خوبی
گفتم مرسی گفت خوبه دیگه امشب تولدته میلاد (شوهرم) همه رو دعوت کرده ما میایم اونجا کادو هم ک خودمو بچهام کادو هستیم 😐، از ی لحاظ خوب کرد گفت
از ی لحاظ بد کرد گفت سوپرایز شوهرمو خراب کرد اونجوری مزه شم در رفت
چقد ی آدم میتونه حسود باشه
شاید نمیدونسته سورپرایزه
بنظرم شما بروز نده که میدونی حداقل شوهرت سوپرایزش خراب نشه
خواهر شوهر مهربون منم بهم سورپرایزو گفت الحمدلله تونستم خونه رو جمع و جور کنم خدا خیرش بده همیشه دعاش میکنم ، به شوهرم هم گفتم دفعه اخرت باشه متنفرم از سورپرایز های اینجوری که ممکنه ابروم بره
تو ام ب رو خودت نیار ک فهمیدی جلو شوهرت
سوپرایز شو
بعدم ک گف مگه خبر نداشتی من ک گفتم، بگو فکردم شوخی میکنی
تولدت مبارک😍
اونوقت خود شوهرت همه کارارو میکنه دیگه😐از سوپرایزی که کار میوفته رو دوشم متنفرم
تولدت مبارک🌹
تولدت مبارک❤🌸
