زنداداش ندارم
خواهر شوهر یکی دارم
تا مجرد بود حسسوووود به شدت
یعنی من نامزدی آرایش میکردم اینم میگفت میخوام آرایش کنم
مادرشوهرش میگفت آرایش نکن اینم دلش میخواد.
زور گو
متکبر
فوری هم قهر میکرد
شوخی بی جا میکرد انتظار داشت بخندی
جوابشو با شوخی میدادی قهر میکرد
دخالتگر شدید .
به شدت هم آویزون بود .
هرجا باشوهزم میرفتیم میگفت منم میام یا مادرش میگفت ببرینش .
جواب بزرگتر عم خیلی میداد آشکارا .
الان که ازدواج کرده
شوهرش آدم خوب و ساکت و سربه زیر یه
یکمی اذمش کرده
تاشوهرش هست خوبه
وقتی هم شوهرش نیست همون اخلاقای مجردیش رو رو میکنه .
خیلی هم خبر چینه
اصلا حرف توی دهنش نمیمونه اصلا