هوس بازی معرکه است! نقابی عاشق باطنی فاسد که تورا از عاشقی میرنگاند
چه ماجراهایی چه معماهایی که ترسهارا برانگیخته اند و در همین حال است که شاعر میگوید:
از شوری چشم اهالی ترس دارم
از مردمان این اهالی ترس دارم
از خود که گاهی آبم اما گاه آتش
از این دل حالی به حالی ترس دارم