صبح بیدار شدم دیدم شوهرم یه جوریه گفتم چیزی شده گفت آره کفشامو بردن رفتم دمه در دیدم آره 2جفت کفشاش نیست جالبه کفشای من نو تر از شوهرم بوده ولی اونو نبرده
کلا آپارتمانمون 3واحده فقط کفش مارو بردن
بعدش امدم گفتم عیبی نداره صدقه بدیم که بیشتر نبرده آخه ما کلی از وسایل جهزیه ام که نو ام هست تو راهپله ی بالا پشت بوم گذاشتیم بعد دیدم صندوق دقاتم یارو ورداشته برده😨