2777
2789

بیاید بگید چه اتفاقات عجیبی تو زندگیتون افتاد 

که بعد فهمیدید حکمت خدا بوده یا قسمت شما بوده

اوه انقد زیاد بوده همش حکمت بوده

تیکر هدفمه حامله نیستم.تویی که داری این امضا رو میبینی...آره خود تو   یه لبخند گشاد بزن اینجوری  آفرین الاان خوشگل شدی   دیگه نشینی غصه بخوریا همه چی درست میشه...   

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

با یک بنده خدایی آشنا شدم 

فقط حرف زدیم 

من عاشقش شدم 

ولی فهمیدم اون عاشقم نبوده 

کلی بهم توهین کرد 

عقده هاش و روی من خالی میکرد 

اما من چیزی نمیگفتم چون واقعا عاشق شده بودم 

شب ها خون گریه میکردم از دستش 

ولی دعا میکردم حالش خوب باشه 

تا اینکه یک شب بهم گفت من به غیر از تو با دخترای دیگه تو رابطه هستم 

خیلی داغون شدم 

دلم شکست همون شب گریه کردم گفتم خدایا هرچی سرم اومد سر خودش بیاد تا بفهمه چی میکشم 

پنج یا شش ماه با هم در ارتباط بودیم بعد اون حرفش چون خط قرمزم خیانت کار بودن و لاشی بازی بود جدا شدم 

سه ماه بعدش اومد سراغم بهم گفت بخاطر دلشکستنت خونه و ماشین و مغازه ام رو بیخودی فروختم 

تاوان دادم 

حالا راست گفته یا نه نمی‌دونم اما بعداً که پیگیری کردم فهمیدم اخلاقش به باباش رفته 

بابا و مامانش از هم جدا شدن و باباش انگار بچش رو کلا قبول نداره 

خودش هم گفت من بچه دوست ندارم 

حالا که دو سال گذشته هنوزم دنبالمه اما من ردش میکنم 

سه ماه تحت نظر روانشناس بودم و خوب شدم


این اتفاق مال دو سال پیشه 


بیا به جرم عاشقی بکش منو نرو 💔نگاه کن این آن نحیف و زار و خسته رو 💔تو رو به جون خاطرات خودمون بمون 💔...بیا و راحتم کن از نگاه آدما ... نذار بگیر دامنم رو آه آدما 💔بگو چرا باید بسوزه لحظه های من بخاطر نگاه اشتباه آدم ها 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792