منو نامزدم یک ساله عقدیم
منو نامزدم دعوامون شد آمد خونمون
طلاهاش وسایلاش جمع کرد برد بعد میخاست بره داشت منو کتک میزد من پیش مامان بزرگم زندگی میکنم
مامان بزرگم آمد جلوش بگیره منو نزنه مامان بزرگمو حل داد زد تو سرش با سیم زدش 😭😭😭😭
بعدشم ولش نکرد زنگ عموم زدم امد بردنش
عموم میخاست بکشنش شوهرمو الان از صحبی تا حالا رفته شوهرم دیگه نیومد دنبالم
فردا هم میخاستیم بریم مشهد دیگه هیچ خبری نیست چیکار کنم بچها
عکس پای مامان بزرگمو بزارم😭😭😭