به خدا دلم پر درده چی بگم
شب قبل از سزارین به همشون زنگ زدم خداحافظی کردم بعد فرداش که بلندم کردن راه برم تو اون درد بی نهایت زنگ زده با من دعوا میگیره تو از من دعوت نکردی که بیام بیمارستان من ارزو داشتم تو به من بی احترامی کردی
یعنی همراه تخت بغلی ب حال من گریه میکرد میگفت مگه سفره ختم انعام پهن کردی