2777
2789

بچها ابجی کوچیکم رفته سفر

مامانم تنهاس

از دیروز من پیشش بودم

البته چون تعطیلاته از اون هفته تقریبا خونشونم فقط شبا میومدم خونه خودمون

الان شبا هم باید پیشش بمونم

البته خودش میگه نمیترسم تنهایی

ولی من دلم نمیاد

همسرم میره خونه خودمون

میگه اونجا خوابش نمیبره منم اصرار نمیکنم

ولیخب منم تو خونه خودم راحتترم

ب مامانمم میگم بیاد خونه خودم میگه نه 

چیکار کنم بنظرتون

۶ شب ابجیم نیس

ابجی بزرگمم نمیاد

امشب بچهاشو گذاشت پیش مامانم گفت تو برو خونتون

ولی من میترسم یهو مامانم ناراحت شه

بگه تو این چند روز منو ول کردن

عذاب وجدان میگیرم

شما جای من بودین چیکار میکردین 

شبا میام شام همسرم و میدم و برمیگردم


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خیلی ها شب تنها می خوابند گذشت اون روزهایی که تو هر خونه چند خانوار زندگی می کرد!  تو هم برو سر زندگیت! 

کنار میای، کنار میایی، کنار میایی، بعد یه روز می بینی دیگه نمی تونی کنار بیایی، از همون کنار می زاری می ری!

آخرش چی خواهرت قرار نیست هیچوقت ازدواج کنه

من مادرم تنها زندگی میکنه پیر و مریضه خیلی هواشو دارم اما خب  نمیتونم خیلی پیشش باشم هم متاهلم هم شاغل ... حقیقتا فکر تنهاییش خیلی آزارم میده اما چاره ای ندارم 

آرهام. کاساندان. بابادوک سابق.. امیدوارم بتونم این یکی کاربریو حفظ کنم  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز