2777
2789

خودم بگم


خونه مادر بزرگم بودم یه ماه پیش


بعد کسی خونشون نبود رفته بودن سفر


شب رفتم زباله هارو بزارم سر کوچه 


کوچه هم خلوت یه آقای ۴۰ ساله تقریبا 


از اینایی که زباله هارو می گردن دیدم 


یکم ترسیدم سرعتم زیاد کردم و دویدم اونم افتاد دنبالم


تا دم در


در رو هول میداد


درو بستم 


اینم بگم که حیاط خونه مادر بزرگم خیلی بزرگه ک حفاظ نداره یعنی اگه معتاد نبود قشنگ از دیوار بالا می امد


رفتم تو دست شویی دررو بستم زنگ زدم داییم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دبیرستانی بودم یه مرد بود تو شهرمون

این موتور داشت چش ها سبز ترسناکی داشت

بعد با موتور می افتاد دنبال دخترا

یه بار از پشت سر میخواست یکی از بچه ها مدرسه رو دست مالی کنه 

بعد یه بار غروب عجله داشتم گفتم از تو کوچه برم زود تر برسم آقا من اینو دیدم فر خوردم

شانسم گفت داشت به یکی حرف میزد

۱۵ سالم بود یه پسر۱۶ساله دزدید منو🙁

آی نگام کرد.روم حساسه.مخاطبش منم.گفته بعدا میگیرمت الان موقعیت جور نیس.گفته خانوادم فعلا ندونن بهتره.بلاک کرد باز انبلاک کرد.ایناهیچکدوم نمیگیرنت جون مادرت فقط مشقاتو بنویس وبخواب...داف زیر سن قانونی😚🥰
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792