2777
2789

دوسداشتم سره زندگیم بودم

دوسداشتم شوهرم قدر شناس بود

کاش بخاطر هرچیزی فوش اموات نمیداد

کاش بخاطر هرجیزی ب پدرمادرن فوش نمیداد

کاش منم تو خونه خودم بودم الان شام رو اماده میکردم

ارایش میکردم لباسای خوشگلمو میپوشیدم

کاش منم مثل خیلی از زنا که شوهراشون درک داره معرفتو شعور داره منم شوهرم مثل اوتا بود حداقل یخرده....

کاش الان بعده ۶سال ازدواج ب جای خونه پدرم برای طلاق سره زندگیم بودم

تموم زندگیمو گذاشتم پای یه مردی ک از ساعت سه صبح رفتم سرکار تا ۱۰شب دادم بهش داد ماشینو وسیله اخرش بهم گفت برو پاتو ببر هوا بیشتر بزارن بهت....

اخرش شد اینکه اسم امواتمو صدبار ببره

اخرش شد اینکه بهم میگه برو پیش پسرا.....

چقدر حالم بده

کاش یکی بود میگفت الان چی میخای یه کلام میگفتم فرواشب همین لحظه همین ثانیه تو غسالخانه باشم

همین.....

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم این خیلی خوبه که از رابطه سمی بیرون اومدی انشالله امسال شروع لحظه های خوبت باشه

خدایا من به تو ایمان دارم شکرت به خاطر همه چی❤️🥰❤️ خدایا خودت به همه کمک کن حاجتای قلبارو بده❤️❤️ عزیز دل مامان امروز تاریخ ۱۴۰۳/۲/۳قلبتو دیدم تاپ تاپ می‌زد خداااایا شکرت شکرت شکرت

چرا جدا نمیشی

خیلی برای زندگیم زحمت کشیدم خیلی

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  
خیلی برای زندگیم زحمت کشیدم خیلی


منم شرایط شما رو داشتم . تا شب کار می‌کردم.  ولی همه ش همه حواسش پیش مامان و خواهرش بود . اونا هم همه ش دو بهم زنی می کردن. از طلاق می ترسیدم. آخر ش جدا شدم ‌ . داشتم دیوونه میشدم. ولی خدا بزرگه . 


باهاش یکی به دو نکن. تو عصبانیت وقتی حرفهای بیجا میزنه جواب نده . شاید یه کم بهتر بشه 

منم شرایط شما رو داشتم . تا شب کار می‌کردم.  ولی همه ش همه حواسش پیش مامان و خواهرش بود . اونا ...

الان ک جدا شدی کجایی چکار کردی

زندگی نامه ای من تا ابد..... من در تاریخ 01/07/1402 بدترین اتفاق زندگیم رخ داد خیلی برای اتفاق وحشتناکی ک برام افتاد ب دستو دامن ۱۴معصوم ۵تن خدا و... افتادم ولی قطع امیدم کردن من ب حدی تلاش کردم ک این مشکلم حل بشه ک با موی سرم سفید و استخوان تنم آب شد ولی حل نشد هیچ بدترم شد           من در تاریخ07/01/1403 تصمیم گرفتم دکیه برای این قضیه و مشکلم تلاشی نکنم تصمیم گرقتم خودشکی نکنم ولی تا اخر عمرم با خنده خداحافظی کنم تصمیم گرفتم برای همیشه این دردمو بزارم یه گوشه از قلبمو باهاش سر کنم تا زمانی که موعده مرگم برسه لطفا ن کسی دعا کنه مشکلم حل بشه نه دلداریم بده.... من مثل یک مریض سرطان خون قطع امیدم.... سلام روزای پر از درد تاریخ این امضا هفتم فرودین هزارو چهارصدو سه  
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792