سلام من نامزد بودم تازه اومدم خونم
حرف تو دهنم نمیمونه هیچکسو ندارم فقط میرم مامانم میگم اونم هردفعه یه دعوایی راه میندازه نیره به شوهرم اس ام اس میده اینم دیوونه میشه
دیروز یه اتفاقی افتاد ترسیدم رفتم به مامانم گفتم برگشته به شوهرم تزکر داده اینم زنگ زده به من که تو بیخود میکنی حرف میبری میاری امروز دعوت بودیم گف زنگ بزن همه مهمونیا رو کنسل کن الانم میام از سر کار حسابتو میرسم😭