واااای من سعی میکنم همیشه پسرامو سبر کنم میرم مهمونی،نه اینکه بچه ان ابروریزی نشه،یبار خونه همکارهمسرم رفتیم بنده خدا پسرش دیر اومد خونه شام نخورده بود املت داشتن یکی از پسرای من بلند میگفت من گشنمه ،بخدا سیر بودها،بدتر میگفت من تاحالا املت نخوردم، حالا غذای ما خیلی وقتا املت بوده...
تا دلتون بخاد خانواده سوتی دهیم,
دیشب خونه خواهرم دعوت بودیم پسرمن۶ و پسرایشون۴ساله هستن.پسرش هم شیطونه و خیلی بهانه گیر دیشب بچه ها دعواشون شد پسرخواهرم فحش دهد. پسر من اصلا فحش نمیده.ولی گفت فلانی یعنی پسرخواهرم خوب تربیت نشده یه هو خواهرم برگشت با حالت بدی گفت اینارو از مامانش یاد گرفته من خیلی ناراحت سدم قسم خوردم که من تا حالا چنین چیزی جلو بچه ها نگفتم خواهرم به مسخره گفت اره معلومه.بعد سام زود پاشدم اومدم خیلی ناراحتم چای و میوه هم بعدشام اوردن لب نزدم
ببخشید شما چسبندگی جفت داشتید؟
رحم‌رو دراوردن؟
تو بارداری قبلی چسبندگی نداشتید؟
راستش من چسبندگی رحم به مثانه و دیواره شکم داشتم ولی دکتر لوله هام رو نبست
[QUOTE=383707026]اصلا نگران نباش ،خیلی رعایت کن نشی اما باردار شدی حتما حکمتی بوده[/QUOTEبله دیگه توکل به خدا
