سلاااام دوست جونا....
بیاید دور همبخندیم
خاطره از خودتون.شوهر.بچه
جک
یا هر چیز دیگه
اگه دوس داشتید عکسم بذارید
ی سری رفته بودیم خرید تو مغازه من خم شدم بند کفشمو درست کنم بعد نگو یه شلوار که تو رگال بوده گیر میکنه به کمربند مانتوم و من نمیفهمم.
فکرشو کن اخر پاساژ که رسیدیم تازه متوجه شدم وای همه انقد نگام میکردن میخندیدن فکر میکردن دوربین مخفیه
یعنی مینوشتم حالم گرفته بیشتر تحویل میگرفتید..
بابا یکم شاد باشید
چند روز پیش رفته بودم مجلس ختم یکی از فامیل های دور شوهرم
یکم که نشستم شوهرم رنگ زد که ی لحظه بیا بیرون کارت دارم
تا پاشدم همه تشکر کردن و خدافظی کردن مجبور شدم کلا برم دیگه
😂😂😂😂😂😂😂😂
نرگس جون خیلی بد میشه اونجور مواقع.
پیش اومده برام....ی سری شوهر خواهرم وقتب نامزد بودن اومده بود خونه مامانمینا بنده خدا پاشده بود بریwcماهم فک کردیم میخوادبره خداحافظی کردیم بعد به ابجیم گفته بود.
خواهر شوهرم خونمون مهمون بودن، صبح از خواب بيدار شدم ، از دستشويي كه اومدم بيرون ، شوهرش توي پذيرايي نشسته بود تا من رو ديد كه اومدم بيرون از دستشويي ، بلند شد بره دستشويي، من خيال كردم جلوي من بلند شده
گفتم بفرماييد ، اون بدبخت هم نشست، بعد دو دقيقه بعد بلند شد رفت دستشويي😂
وای چقد بد
ترکیدم از خنده
این پستو ببین و کامنتا رو بخون دلت شاد میشه😀😀
https://www.instagram.com/p/BTwhar1AdHI/
رفتید؟؟؟
خب شماهم بگید دیگه!!!
اصلا باهاتون قهر میشما
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
