کلی پز میداد و با ذوق تعریف میکرد پدرم هرسال عیدی من اول میاره و....
منم یه گوشه مات و مبهوت بودم که اصلا پدر داشتن چه شکلیه؟
یادمه شب عروسیم جلو در ورودی عمو و دایی هام بودن امامن اصلا دوست نداشتم ببینمشون، هزاری هم که بگین خوبه باز بودن خوش آمد گفتن اما پدر خودم که نبودن.... هییییی چقدر از این نبودنها تجربه کردم
پ.ن یکساله بودم پدرم فوت شدن🖤