یازده روز دیگه جشن عقدمه توی تالار
بعد هر دقیقه یه چیزیم میشه
یه بار دستم گیر کرد به پله های تختم چاک خورد مچم
با ژیلت مچ پام رو به برش گنده دادم 😐
یا مثلاً جوش میزنه رو صورتم در حالی که از دوران بلوغ تا الان که بیست و یک سالمه یادم نمیاد رو صورتم جوش زده باشه
پام پیچ خورد یه بار
نامزدم به مامانم گفته شاید به خاطر اینکه نزدیک مراسمه دیگه همه دارن راجبش حرف میزنن چشم خورده
اسفندش کن بعدم ده تا دو تومنی تومنی بگیر روزی دو تومن بنداز صدقه بعد پنج روز بردار ده تومنی بنداز به جاش که تا آخر پول خورد داشته باشی صدقه بندازی
زنده بمونم لاقل تا جشنم 😐😂