روزی که دکتر گفت بچت باید عینک بزنه یادم نمیره چقدر گریه کردم بدتر از اون روزی که عینکش اماده شد، دو ماه طول کشید تا کنار اومدم از غصه ده کیلو لاغر کردم ولی الان خندم میگیره درسته بچم عینک میزنه ولی ماشاالله از تموم دوستاش تو کلاس از نظر هوش و استعداد بالاتره نه به خاطر اینکه مادرم تعریف کنم همه میگن، کلاس سومه کلی مدال ورزشی و هنری داره، ترم بیست زبانه و برات عین بلبل متن ترجمه میکنه شعر انگلیسی و فارسی میگه، خلاصه میخام بگم هر بچه ای با یه مشکلی دست و پنجه نرم میکنه ولی عوضش کلی چیزای دیگه داره که بقیه ندارند
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
فقط نزارید عصبانی بشه با عصبانیت این بیماری تشدید پیدا میکنه حتما حتما دکتر خوب ببرید من متاسعگفانه اشتباهی داروی دیکه ای بهم دادند الان نفس تنگی گرفتم