دقیقا وضعیت ما برعکسه
هر چی شوهرم خونه مادرش بیشعوره
هیچوقت الکی هم شده یه تعارف نزد
من باردار بودم از بوی غذا حالم بهم میخورد برادرشوهر رو پاگشا دعوت کردیم شوهرم از بیروت کباب گرفت من برنج گذاشتم ظهر شوهرم بهش گفت برو کمک زنم گفت مگه میخواد چیکار کنه
تازه توی خونه هم کلی مسخره کرد و تیکه انداخت
خیلی عوضی خدا ازش نگذره