سال اخر دبیرستان که بودم یه پسره توی تلگرام هی بهم پیام میداد منم جواب نمیدادم هی گذشت و دیدم این قضیه واقعا برام آزار دهندست
هرچی پرسیدم کی هستی درست جواب نداد
بعد از حدود یک ماه خودشو معرفی کرد
آشنای خیییلیییی دور بود
در ضمن من شیرازی بودم اون تبریزی
و سربازیشو شیراز بود ( من اصلا نمیشناختمش ولی اون میشناخت و محل خدمتش هم توی دادگاه دقیقا روبروی مدرسه ما بود )
اون موقع ۲۱ سالش بود و بعد از دیپلم رفته بود سربازی و دانشگاه نرفته بود
باباش یه سوپر مارکت داشت که اونجا کار میکرد
اصلا شرایطش خوب نبود و چهرش هم اصلا به دل نمینشست
هی گفت بیا آشنا بشیم من طفره رفتم گفتم الان قصد آشنایی ندارم میخوام درس بخونم و از این حرفا
خیلی بهونه اوردم نمیخواستم مستقیم بهش بگم با شرایطت اوکی نیستم هم چون آشنا بود زشت میشد هم گناه داشت هم اون موقع تجربه این چیزا رو نداشتم عقلم به خیلی جیزا نمیرسید
بعد از حدود دو ماه و نیم دیگه زدم به سیم اخر و یه دعوای بد باهاش راه انداختم و خب دلیل مخالفتمو بهش گفتم و گفتم دیگه هیچوقت حق نداره بهم پیام بده
بعدشم از همه جا بلاکش کردم
( اون سال کنکور داشتم و بعضی وقتا بدجور قاطی میکردم😬)