چرا
واقعا دلیلش چیه منظورم مادرمه حاضره منو سر ببره یه تاره موی داداشم نیوفته بخدا منم آدمم حس دارم
چی باید گفت به این مادرررر
میفهمم
طرف ما هم پسرا عزیز ترن😅
درک میکنم خدا فرق گذاشته دینم فرق گذاشته مادراهم فرق میزارن چه ظلم بی پایانی
باباهام دختر دوست دارن خب
مامان منم یه پسر داره دو تا دختر خییلی داداشمو دوس داره ولی من هروقت میبینم به داداشم یکم بیشتر توجه میکنه درجا به روش میارم باهاش قهر میکنم دعوا میکنم از بچگی همین بودم واسه همین فرقی بینمون نمیذاره ولی خواهر مظلومم هیچی نمیگه خیلی بین اونو داداشم فرق میذاره
یادت نره که ارزشت رو فراموش کنی
والا من قهر کنم کتک میخورم اگه قهر کنم من ۱۳ سالمه همش میگه پاشو لباسای داداشتو بشور آجیل یا شکلات میخورم میگه کوفت بخوری همرو تو میخوری ، گمشو غذا درست کن الانم میخواد بره مهمونی آقا داداش مریضه میگه تو نیا بمون پیشش آخه من چه گناهییییی کردم
اوه اوه اوضاع خیلی خیته
کاری نمیتونی کنی نمیشه کسیو مجبور کنی دوست داشته باشه تحمل کن درستو بخون رشته خوب قبول شی بری سرکار ازشون جدا شی فقط همین
مطمئنا خدا جوابشو میده یه روز عروس میاد تو خونش وقتی ببینه پسرش اونو هیچی حساب نمیکنه و زنش اولویتشه اونوقت میفهمه چه اشتباهی کرد نبینم اون موقع بری دورش بذار تو تنهاییش بمونه
چی بگم، مامان من رو ندیدی، من و بچه هامو جلوی عروسش سر می بره، هر بار میریم خونش عروسش انگار خون باباشو ازم میخاد همچین غیظ میکنه، پارسال 6دفعه رفتم خونش یا شام درست نکردن، یا گفت برید تخم مرغ، گوجه و نون بگیرین املت درست کنید بخورین برین، یا غذای مونده3شبشون را داغ کردن گذاشتن جلوم، شب بعید گفته بودیم داریم میاییم وسط راه زنگ زد من میرم خونه عروس نیایین، شوهرم را مسخره میکنن، برادرم نون رو از جلو شوهرم برمیداره شوهرم اعتراض میکنه ننه خرم میگه سرصدا نکن نون زیاده، اونم گفت میدونم نون زیاده متاسفانه شعور نیست، شوهرمم گفته تا اطلاع ثانوی خونه عنت تعطیل، منم بهش حق نیدم، حیف اون که اسم مقدس ننه را رو خودش گذاشته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز