بفرما اینم از پذیرایی مادرشوهرم که مثل مادر خودم دوسش داشتم قلبم شکست🤢🥺
خودشون ناهار دعوت کردن بخاطر تاخیری که داشتم یه ساعت صبر نکردن باهم غذا بخوریم
ماهی رو خودشون خوردن دمی گوجه ی شب قبلشون مونده رو داغ کرده میگه بفرما
خاکتوسر من که بجا اینکه اول خونه مادرم برم اومدم خونه اینا که واسم ارزش قائل نشدن
بریم خونه دارم برا کامبیز
https://s8.uupload.ir/files/۲۰۲۴۰۳۲۰_۱۸۲۶۰۴_t787.jpg