خانمها همسرم ظهر که اومد خونه گفت سه فروردین بلیط گرفتم میریم کیش. برا خواهرت هم گرفتم! روح خواهرم خبر نداره و اقا میخواد مثلا خواهرم سوپرایز بشه! اخه اولا ماه رمضان هست و من و خواهرم و کلا همسرم روزه میگیریم و من دوست ندارم ماه رمضان سفر غیر ضروری برم! از طرفی هم خواهرم یه دختر ۲۲ ساله داره. اخه اونم مادر هست مطمئنا دوست نداره دخترش رو تو عید تنها بزاره و با ما بیاد! ( خواهرم بیست ساله طلاق گرفته و با دخترش تو خونه ی مادرم اینا زندگی میکنه) میگم بزار به خواهرم بگم بعد، میگه فردا میگم! کاش خودم پول داشتم و هزینه ی سفر خواهر زاده ام رو میدادم اونم با ما می اومد. به همسرم هم روم نمیشه که بگم. و خواهرم هم واقعا از لحاظ مالی فعلا اوکی نیست!!
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اره، اصلا ما اونو به عنوان خواهر زاده نمی بینیم چون از دو سالگی خونه ما بوده و انگار خواهر کوچ ...
برو دیگه اینقدر نه نیار حالا سفر بعدی کم خرجتر بود اونم میاد والله مادرش در اولویته تازه اون بگه بچم چی میشی شما باید بندازینش جلو.دختر ۲۲ ساله نگرانی نداره.
اسی یجوری میگی بچه انگار ۶ ماهشه بیخیال بابا اون درک داره میفهمه و انتظار نداره
والله نه اینکه اسم بچه روش هست آدم انگار عذاب وجدان میگیره! و فکر میکنه داره مادر و بچه اش رو از هم جدا میکنه!! ۲۲-۲۳ سالشه و خودش دایم در حال خوش گذرانی!