2777
2789

تو دوره بارداری خیلی کم شده بود رابطمون چون میترسید به بچه اسیبی وارد شه، بعد زایمانم که بچمون دل درد و رفلاکس داشتو چون کمکی هم نداشتیم خیلی بهمون فشار میومد. یعنی شبانه روز شاید ۴ ساعت میتونستیم بخوابیم. الانم تایم خواب بچمون باهامون یکیه. و خوابش به شدت سبکه و با کوچیکترین صدایی بیدار میشه. رابطمون خیلی سرد شده. و شاید ماهی یبار یا حتی چهل، پنجاه روز یکبار رابطه داشته باشیم.

یعنی الان که بچم ۱۱ ماهشه شاید ما تو این مدت ۶-۷ بار رابطه داشتیم.

تازه همونم من شرایطو مهیا کردمو پیشنهاد من بود.

واسه همین رابطه احساسیمونم افتضاح شده. تحمل حرف همو نداریمو منتظریم پاچه همو بگیریم. 

توروخدا اونایی که تجربه دارین یعنی این رابطه با بزرگتر شدن بچه بهتر میشه یا همینجوری قراره بمونه؟ 

چکار کنم که درست شه زندگیمون که غرورمم نشکنه


درست میشه با جداکردن جای خواب بچه

با حرف زدن در موردش

نزول نصرت الهی، قواعد و سنت‌هایی دارد. به میزانی که با سنت‌های الهی همراه شوید، نصرت الهی را دریافت می‌کنید و پیروزی دین خدا به دست شما واقع می‌شود....اللهم نشکوا الیک فقد نبینا و غیبت ولینا....  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

حتما درست میشه 

❤️چجوری میشه یکی رو که بیشتر سالای عمرتو باهاش زندگی کردی اینقدررر نامرد ازآب در بیاد❤️چقدر سکوت سخته وقتی پراز حرفی ❤️تراپیستم عجیبترین جمله ی ممکن رو بهم گفت :"《 میدونی چرا تغییر سخته؟چون ادمی رنج آشنا رو به خوشی ناآشنا ترجیح میده.از دایره ی امنت بیرون بیا 》 سقوطی مبهم در میان اقیانوس طوفانی مغز💥                             میدونم آخر قصه تلخ این روزام شیرینه..یه حسی ته دلم داره میگه تو کمکم میکنی میدونم .ایمان دارم بهت...تو از اعماق دلم خبر داری.خداجونم شکرت برای تمام داشته ها...✌️✌️

روابط معمول تون چه ربطی به روابط زناشویی‌تون داره؟ 

راستش من خیلی درک نمیکنم حرفتون من کل دوران بارداری +سه ماه بعدش هیچ گوته رابطه ای نداشتم 

بعدشم تا دو سالگی به زور ماهی یکبار اصلا مورد خاصی نداشتیم 


من با دوتا بچه شرایط شمارو دارم.چاره ایی نیست من مجبورم که شرایط خونه رو جوری مهیا کنم که بچه همو تا اومدن همسرم بیدار نگه دارم و باهمدیگه بازی میکنن تاخسته بشن و بخوابن تا همسرم از سرکار بیاد و .... ‌

درست میشه با جداکردن جای خواب بچه با حرف زدن در موردش

حرف که خیلی میزنم باهاش 

باهامم موافقه ولی اصلا هیچ قدمی برنمیداره برا گرم شدن زندگی.

گاهی به سرم میزنه که جای دیگه سرش گرم شده

باهاش حرف بزن راجبه همینا !

باهاش خیلی صحبت میکنم.

موافقه ولی تاثیری نداره. هیچ قدمی برنمیداره برا گرم شدن زندگی.

یا یوقتی خیلی همت کنه ساعت ۲-۳ شب که بچه بزور خوابیده و من یه چشمم بازه یه چشمم بسته 

بچه ک شب میخابه ساعتای اول تقریبا خابش سنگینه  تو اتاق دیگه رابطه داشته باشین  حالا بچه ...

اخه میدونی بچه هم وسطمون میخوابه و گاهی حتی میره اتاق دیگه میخوابه بخاطر سرو صدای بچه. 

و انقد از من دوره که هیچ حسیو نمیتونم بهش انتقال بدم.

و دیگه بعد این همه مدت داره بهم برمیخوره که چرا همش من باید پیشقدم شم

مشکل اینجاس که کلا سرد شده و پیش قدم نمیشه که من بخوام بگم بریم اتاق دیگه

روابط معمول تون چه ربطی به روابط زناشویی‌تون داره؟  راستش من خیلی درک نمیکنم حرفتون من کل دورا ...

اینجوری که وقتی ازت دوره، وقتی نسبت بهت سرده فک میکنی براش عادی شدی، فک میکنی دیگه دوس داشتنی تو دلش نیست، فک میکنی شاید پای کس دیگه ای وسطه که اون مرد تبدیل شده به این مرد.

من با دوتا بچه شرایط شمارو دارم.چاره ایی نیست من مجبورم که شرایط خونه رو جوری مهیا کنم که بچه همو تا ...

اما من بچرو میخوابونم شرایطم مهیا میکنم میبینم میره بیرون یا پای گوشیو تلویزیونه😭😭😭

اینجوری که وقتی ازت دوره، وقتی نسبت بهت سرده فک میکنی براش عادی شدی، فک میکنی دیگه دوس داشتنی تو دلش ...

خوب پس ما افکار متفاوتی داریم ‌روابط متفاوتی 

امیدوارم مشکلتون حل بشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   زندگیمیی  |  10 ساعت پیش
توسط   mmmary66  |  7 ساعت پیش
توسط   _vampi_  |  10 ساعت پیش