2777
2789
عنوان

جاری عجیب غریب

680 بازدید | 23 پست

سلام. این داستان جاریمو خیلی خیلی خلاصه بگم شناسایی نشم

اول از همه اینکه واقعا دختر خوبیه اما به دلایلی که مینویسم میخوام واقعا ازش دورتر بشم ولی نمیدونم دلایلم کافی هستن یا نه

تا حدودی باهاش صمیمی شدم متاسفانه ولی اصلا حس خوبی نداشتم و مطمئن شدم نباید باهاش صمیمی میشدم


خونواده شوهر من چندتا پسرن دختر ندارن و سطحشون معمولیه از نظر مالی و قیافه و...، بعد وضع مالی خونواده جاریم خوب بود خیلی بهتر از خونواده شوهرم

جاریم تو دانشگاه از شوهرش خوشش میاد یجورایی قصد ازدواج نداشتن کم کم به هم علاقه مند میشن

ولی جاریم از شوهرش بزرگتره و ظاهری هم به هم نمیان اضافه وزن داره بنده خدا سر همینا خونواده شوهرم مخالف ازدواجشون بودن

اما با همه اینا جاریم خیلی از شوهرش سرتره هم باهوش‌تر هم وضع مالی بهتر هم خوش اخلاق تر 

من فکر میکردم به خاطر مشکل اضافه وزنش خواستگار نداشته اما بهم گفتم داشتم ولی به خاطر اصغر آقا رد کردم 😐😐

بعد انقدرررر به شوهرش میچینه به خاطرش کوتاه میاد مهریه خیلیییی کم گرفت همه طلاهاشو داد برا کارآفرینی شوهرش که ورشکست شد و دائم غذاهای خوشمزه، محبت خیلی زیاد و کمترین توقع 

شوهرش شغل نداشت این تو خونه کار میکرد انقدر تلاش کرد برای زندگیش که....



دلتنگ خودمم 

خب

:"زنان به مراتب بیشتر از مردان با یکدیگر همدردی نشان می دهند و خود را در آلام و مسائل همجنسانشان دخیل می بینند، زنان بدون هیچ رابطه قلبی و در واقع صرفا بر اساس زن بودن با سایر زنان ارتباط کلامی برقرار می کنند و غریبگی در مقابل حس خواهر بودگی رنگ می بازد و باعث مشارکت عاطفی زنان برای فائق آمدن بر وضعیت ناگواری می شود که از جنسیت آنان بر آمده است

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

بعد حالا برادرشوهرم چی نه وضع مالی خاصی نه قد و قیافه خاصی اخلاقشم که خیلی افتضاح یعنی واقعا از اول ازش خوشم نمیومد 😑😑 بعد که یه چیزایی از شوهرش بهم گفت بیشتر ازش بدم اومد


دلتنگ خودمم 

گفتی لایک کن

خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار می‌کشند..هرزمانی هم که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگرشد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ای مچاله می‌شویم وبی صدا می‌میریم..

بعد این دختر انقدر فعال انقدر پرحرف و اجتماعی طوری که خیلی باهاش منو مقایسه کردن سفره مینداخت رنگی رنگی مدام بهم پیام میداد و حرف میزد هی میخواست باهام صمیمی بشه منم الان که سه ساله عقد کردم شاید بگم تا یه سال و نیم اصلا بهش چراغ سبز نشون ندادم ولی مگه ول کن بود؟

انقدر پیام و حرف و شوخی های جلف

خصوصی ترین مسائل زندگیشو به من میگفت 


دلتنگ خودمم 

من واقعا از ارتباط باهاش معذبم! چون هیچ اشتراک سلیقه و شخصیتی نداریم ازش خوشم نمیاد خصوصا از این نحوه انتخاب شوهرش و انقدر که باج عاطفی میده

حالا هم مشکلاتش با شوهرش زیاد شده همه رو میاد به من میگه

اصلا هم جنبه انتقاد و نصیحت نداره ازم چند سال بزرگتره

خصوصا که حالت سلطه گری داره میخواد حرف همیشه حرف خودش باشه حق با خودش باشه

دلتنگ خودمم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

تیبا و کوییک

anastasia332 | 47 ثانیه پیش
2791
2779
2792