من ۵/۶ ساله بلا تکلیفم منتظر کسی نشستم که فعلا شرایط ازدواج نداره خیلی صبورم از صبوری خستم از این که بقیه ازدواج میکنن با عشقشون و ….حسودیم میشه
آنقدر صبر کردم و وصالمون نرسید الان دلسردم باهاش سرد رفتار میکنم مثل همیشه شوق ندارم
حتی برای ازدواجم ذوق ندارم از اینکه روزامون تکراریه متنفرم از اینکه فقط پشت تلفن صحبت میکنیم متنفرم دیگه حتی ازش خوشمم نمیاد خسته شدم از بسکه صبوری کردم و هیچ حرکتی نزد برای ایندمون
سرد باهاش حرف میزنم اون سرد میشه
اینجوری ادامه بدم یا نه؟خیلی عصبیم اصلا اینجوری ک شد نمیخام ب هم برسیم بره بع درک عشق و عاشقتی